چهارده- مهاجرت و مسائل مربوط به آن در جهان/ علی صمد

مهاجرت و مسائل مربوط به آن در جهان/ علی صمد

انسان از زمان های بسیار قدیم، از مکانی به مکان دیگر نقل مکان می کرد تا بلکه شانس مناسبتری برای خود در
مناطق دیگر برای زندگی داشته باشد. مهاجرت انسان یک فعالیت دیرینه و تقریبا در همه جوامع می باشد.
مهاجرت در طول زمان دستخوش تحولات قابل توجهی شده است و امروزه می توان تاکید کرد که مهاجرت بین
المللی پدیده ای پیچیده شده است و هر انسانی از پیر، جوان، زن و مرد شایسته این هست و حق دارد که شیوه
زندگی خود را در هر گوشه ای از جهان انتخاب و انسانی تر کند و از بهترین شرایطی که برای یک زندگی بهتر،
مناسب تر و متعادل لازم است، بهره مند شود.

برای تحقق این رویای انسانی، سالانه میلیونها نفر محل زندگی خود را به دلایل مختلف ترک می کنند. طبق آمار
گزارش جهانی مهاجرت در سال ۲۰۲۲، که یک سند مرجع جدی و منحصر به فرد در مورد روندها و مسائل مهاجرت
جهانی است، آمده که تعداد مهاجران بین المللی طی پنجاه سال گذشته افزایش یافته است. و امروز از هر 30
نفری که در جهان زندگی می کند تنها یک نفر مهاجر محسوب می شود. در سال ۲۰۲۰، آمار مهاجرین در جهان به
۲۸۱ میلیون نفر رسید. در واقع این تعداد در حدود ۳.۶ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهد. تخمین زده می شود که در
سال 2020 حدود 281 میلیون نفر در کشوری غیر از کشور محل تولد خود زندگی می کردند که این آمار 128 میلیون
نفر بیشتر از سال 1990 و بیش از سه برابر سال 1970 است.

مهاجــرت بخشی جدانشــدنی از تاریــخ زندگــی بشــر اســت. براساس گزارش جهانی مهاجرت در سال ۲۰۲۲،
اروپا و آسیا به ترتیب در حدود ۸۷ و ۸۶ میلیون نفر از مهاجرین جهان را مورد پذیرش قرار داده اند که این تعداد در
حدود ۶۱ درصد از جمعیت جهانی مهاجران را تشکیل می دهد. بعد از اروپا و آسیا بترتیب، آمریکای شمالی در
حدود ۵۹ میلیون مهاجر ( ۲۱ درصد)، آفریقا با ۹ درصد، آمریکای لاتین و دریای کارائیب با ۵ درصد و اقیانوسیه با ۳
درصد توانسته اند میزبان بخش دیگری از جمعیت جهانی مهاجرین شوند. در نتیجه می توان چنین برآورد کرد که
اروپا، امریکای شمالی و اقیانسیه بیشترین و بالاترین میزان پذیرش مهاجر در جهان را دارا هستند.

در طی دوره های مختلف تاریخی و با مشاهده فاکتورهای گوناگون می شود متوجه این واقعیت شد که مهاجرت
بین‌المللی در سراسر جهان یکسان نمی باشد و از عوامل اقتصادی، جغرافیایی، جمعیتی و نیز سایر موارد مانند
آزار و شکنجه، پاک سازی قومی، نسل کشی، جنگ، بلایای طبیعی، و سرکوب سیاسی و اجتماعی دیکتاتورها
تشکیل می شوند. برخی دیگر مهاجرت و جابجایی را به دگرگونی های گسترده تری که در جهان، به ویژه تحت
زاویه تغییرات تکنولوژیکی، ژئوپلیتیکی و محیطی در حال وقوع است، مرتبط می کنند.
آشکار است که همه این موارد موجب شکل گیری الگوهای متفاوتی برای مهاجرت می‌شوند. از سال
۱۹۷۰، با اتکا به آمار و ارقام می توان چنین برآورد کرد که مقصد اصلی بسیاری از مهاجرین کشورهای جهان،
آمریکا بوده‌ است. در این دوره تاریخی در حدود ۱۲میلیون مهاجر در این کشور زندگی می کردند. اما تا آخر سال
۲۰۱۹، جمعیت مهاجرین در امریکا به ۵۱ میلیون نفر بالغ شده است که دقیقا بیش از چهار برابر آمار سال ۱۹۷۰،
می باشد. دومین کشوری که مهاجران تلاش می کنند به آنجا بروند آلمان می باشد. در سال ۲۰۰۰، در آلمان در
حدود ۸.۹ میلیون مهاجر زندگی می کردند که در سال ۲۰۲۰ این رقم نزدیک به ۱۶ میلیون نفر رسیده ‌است.

در گزارش جهانی مهاجرت در سال ۲۰۲۲، آمده که اگر بخواهیم اندازه جمعیت در هر منطقه را مد نظر قرار دهیم و
سهم مهاجرین را در قیاس با اندازه جمعیت در نظر بگیریم، می توانیم بگوییم که سهم مهاجران بین‌المللی در
سال ۲۰۲۰ در اقیانوسیه، آمریکای شمالی و اروپا بالاترین میزان بوده است، که به ترتیب ۲۲ درصد، ۱۶ درصد و ۱۲
درصد از کل جمعیت مهاجرین را تشکیل می‌دهند. در مقایسه سهم مهاجران بین المللی در آسیا و آفریقا (به
ترتیب ۱.۸٪ و ۱.۹٪) و در آمریکای لاتین و دریای کارائیب (۲.۳٪)، اندازه جمعیت نسبتا پایین است. آسیا منطقه ای
است که بیشترین رشد مهاجرین را بین سال های 2000 تا 2020 ثبت کرده است (74 درصد یا حدود 37 میلیون نفر
بصورت مطلق)؛ پس از آن اروپا با افزایش ۳۰ میلیون نفر، سپس آمریکای شمالی با ۱۸ میلیون نفر و در آخر افریقا با
۱۰ میلیون مهاجر بین المللی مواجه شده اند.
نسبت مهاجران بین المللی و مرزی در جهان
اکثرا در كشورهای در حال توسعه جهان، مهاجرت روستاییان به شهرها، در درجه اول به سوی شهرهای پایتختی
بوده، در جستجوی یك زندگی بهتر و به دست آوردن شغل و بهدشت مناسب صورت می گيرد. بعد از شهرهای
پایتختی، شهرهای مهم و مراكز استان های دیگر مهم ترین نوع مهاجرت درون كشور، مورد توجه مهاجران قرار می
گیرند. در واقع مهمترین نوع مهاجرت درون مرزی داوطلبانه و به سه نوع است: مهاجرت روستا به شهر و شهر به
روستا، مهاجرت روزانه، مهاجرت فصلی. هر مهاجرتی حتی در کوچکترین میزان خود، متاثر از شرایط اقتصادی،
اجتماعی و سیاسی حاکم بر آن جامعه است و این تحرک به نوبه خود بر وضعیت اقتصادی، اجنماعی و سیاسی
حاکم بر دو محیط مبدا و مقصد نیز اثر می گذارد.
پس اکثریت مهاجران از مرزهای کشورهای محل زندگی خود عبور نمی کنند بلکه اکثرا بیشتر به شهرهای بزرگ
کشورهای محل زندگی خود مهاجرت می کنند. در سال 2009 تعداد این مهاجرین درون کشوری به 740 میلیون
نفر بالغ می شدند. در ضمن مهاجرت های روستا به شهر موجب افزایش تعداد مردان جوان در شهرهای بزرگ
شده و تعادل نسبت مردان و زنان را در دو منطقه شهری و روستایی بر هم می زند.
معنی "فرار مغزها" چیست؟
"فرار مغزها" به مهاجرت کارگران واجد شرایط یا با صلاحیت بالا مانند مهندسان، تکنسین ها، کارشناسان،
متخصصان فناوری اطلاعات، متخصصان مالی، پزشکان و متخصصان بهداشت، دانشجویان... از کشورهای جنوب به
کشورهای توسعه یافته اطلاق می شود. برای جلب و جذب فارغ التحصیلان و سایر مدیران اجرایی، رقابت ها
میان کشورها گسترده است و هر کشوری قوانین خاص خود را مطابق با نیازهایش تنظیم می کند. فرار مغزها
محدوده سنی مشخصی ندارد، اما معمولا در میان افراد بسیار جوان روی می دهد. به ویژه افرادی که مسئولیت
های خانوادگی، اقتصادی یا فرهنگی ندارند و همین به آنها اجازه یا شرایط خروج از کشور را می دهد. همانطور که
در ابتدا اشاره کردم، علت اصلی فرار مغزها کمبود فرصت و انگیزه های حرفه ای برای رشد، وجود بحران های
اقتصادی و سیاسی و محیط زیستی است و این مهاجرت ها پیامدهای بزرگی برای یک کشور دارد. روشن است
که هر کشوری بخشی از بودجه خود را برای آموزش جمعیت جوان خود سرمایه گذاری می کند. هدف این برنامه؛
بازیابی این سرمایه گذاری در دراز مدت است. با فرار مغزها، دولت سرمایه سرمایه گذاری شده را از دست می
دهد و دیگر از بهره وری کارشناسان و متخصصان واجد شرایط نمی تواند استفاده کند.

شواهد و واقعیت ها نشان می دهند که جوانان بیشتر از هر گروه سنی دیگر دست به مهاجرت می زنند، اين
موضوع در درازمدت برای مناطق روستایی مشکل زا خواهد بود؛ چراكه با مهاجرت جوانان روستایی به شهرها،
تولید نسل در مناطق روستایی به شدت كاهش پیدا می کند.
در مطالعاتی که در باره مهاجرت های روستایی بویژه در کشورهای جهان سوم به شهرها انجام می شود می توان
مشاهده کرد که این مهاجرت با رشد صنعتی جامعه تناسب و هماهنگی ندارد و نتیجه اش بیکاری شدید در جامعه
می شود. مهمترین نتیجه مهاجرت از روستا به شهر، بروز حاشیه نشینی و حاشیه نشینان است. در واقع حاشیه
نشینان شهری غالبا مهاجرین روستایی هستند و حاشیه نشینی نوعی تطابق اجتماعی – اقتصادی مهاجرین
روستایی با نظام اقتصادی شهرها است که نیروی کار حاشیه نشینان را به کار می گیرد.
چنانچه پیشتر توضیح داده شد اگرچه بخش کوچکی از جمعیت جهان را مهاجر بین المللی تشکیل می
دهند(3.6%)، اما در این میان تفاوت های قابل توجهی بین کشورهای مهاجر پذیر وجود دارد. در برخی کشورها
مانند امارات متحده عربی، بیش از 88 درصد جمعیت این کشور را مهاجران بین المللی تشکیل می دهند.
مهاجرت از کشورهای توسعه یافته و یا توسعه نیافته
پدیده مهاجرت هم در كشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه وجود دارد؛ اما نوع و ماهیت اين مهاجرت ها
متفاوت اند. آمارها و تجزیه و تحلیل داده‌ های مربوط به جمعیت مهاجران بین‌المللی و شاخص توسعه انسانی
نشان می‌دهد که بین سال‌های 1995 تا 2020، جریان ‌های مهاجرتی از کشورهای کمتر توسعه‌یافته یا در
سطح متوسط ​​توسعه یافته، افزایش یافته است. اما تنها در کنار تحلیل‌های کلان اقتصادی موجود، مهاجرت
بین‌المللی از کشورهای کم درآمد بطور سنتی کمتر و محدودتر بوده است.
فعالیت‌های مهاجرتی به طور فزاینده‌ای با کشورهای بسیار توسعه‌یافته مرتبط است. این تحول سوال کلیدی در
مورد آرزوهای مهاجرت مهاجران بالقوه از کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان را مطرح می کند که مایلند از
فرصت های ارائه شده برای مهاجرت بین المللی استفاده کنند اما نمی توانند زیرا کانال های قانونی که برای آنها
غیر قابل دسترس است مهاجرت کنند.
در کشورهای توسعه یافته، که توسعه اقتصادی آنها  از قرن گذشته شروع شده است، فاز مهاجرت از روستا به
شهر را طی کردند و یا می شود گفت از حدت و شدت آن به مقدار زیادی کاسته شده است، ولی کشورهای
توسعه نیافته در فاز اولیه مهاجرت، یعنی حرکت جمعیت از روستا به شهر قرار دارند.
جهان کنونی در حال تبدیل شدن به دنیایی از شهرهای کوچک و بزرگ است. بطوری که در قرن بیستم ما شاهد
توسعه گسترده شهرها به لحاظ تعداد و وسعت آنها بوده ایم. در آغاز قرن نوزدهم در حدود سه درصد از جمعیت
کزه زمین در مناطق شهری زندگی می کردند. این تعداد در اوایل قرن بیستم به ۱۵درصد و در پایان قرن نوزدهم به
۴۶ درصد رسید. در سال ۲۰۰۰ زندگی در مناطق شهری به ۲/۴۸ درصد افزایش یافت. مطالعات انجام گرفته نشان
می دهد که در سال ۲۰۲۵ این مقدار به به ۵/۶۲ درصد بالغ خواهد شد. بنابراین در مقطع سال ۲۰۲۵، دو سوم
جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد.  
آمار مهاجرین بین المللی
چنانچه گفته شد تنها اقلیت بسیار کوچکی از جمعیت جهان مهاجرت می کنند و اکثریت جمعیت غالبا در کشور
محل زندگی خود باقی می مانند. این اکثریت بدون عبور از هیچ مرزی؛ احتمالا بخش هایی قابل توجهی از این
اکثریت در داخل کشور خود جابجا می شوند. بر اساس گزارش جهانی مهاجرت در سال ۲۰۲۲، هند با نزدیک به 18
میلیون تبعه خارج از کشور، بیشترین جمعیت مهاجر را در جهان دارد که آن را در مقیاس جهانی به اولین کشور مبدا
تبدیل می کند. پس از آن مکزیک است که حدود 11 میلیون مهاجر دارد. جمعیت مهاجری فدراسیون روسیه در
حدود 10.8 میلیون نفر است که رتبه سوم را در جهان دارد. پس از آن کشور چین با 10 میلیون نفر و پنجمین کشور
جمهوری عربی سوریه است که بیش از 8 میلیون نفر از اتباع آن بدلیل جنگ و به عنوان پناهنده در خارج از کشور
خود زندگی می کنند. صالح قاسمی دبیر مرکز مطالعات جمعیت در جمهوری اسلامی در سایت خبرگزاری
دانشجویان ایران ایسنا در باره رتبه ایران در بین کشورهای «مهاجر» فرست می گوید:" از جمعیت ۸۵ میلیون نفری
ایران، قریب به چهار میلیون نفر «مهاجرفرستی» رخ داده است، او در ادامه گفت: "حدود ۴۷ درصد این افراد در

آمریکای شمالی، ۲۹ درصد در اروپا، ۱۴ درصد در کشورهای آفریقایی و عربی و ۱۰ درصد در کشورهای آسیا و
اقیانوسیه ساکن شده‌اند".

شکاف جنسیتی در مهاجرت بین المللی
در حال حاضر بر اساس نابرابری های جنسیتی و تمرکز جغرافیایی، تعداد مردان در میان مهاجران بین المللی در
سطح جهان بیشتر از زنان است و این روند طی 20 سال گذشته رشد کرده است. در سال 2000، تقسیم مرد/زن
50.6٪ در مقابل 49.4٪ بود. یعنی 88 میلیون مرد مهاجر و 86 میلیون زن مهاجر. در سال 2019، کارگران مهاجر مرد
(98.9 میلیون یا 58.5٪) که 28.8 میلیون نفر بیشتر از زنان (70.1 میلیون یا 41.5%)، بودند.
در شرایطی که تعداد مردان در سنین کار در میان مهاجران بین المللی بیشتر از تعداد زنان بود (128 میلیون یا
52.1٪). در مقابل 117.6 میلیون یا 47.9 درصد. این نشان دهنده یک تحول جزئی از سال 2013 به سمت جمعیت
است. کارگران مهاجر که در آن درصد یا تعداد مردان از زنان بیشتر است. 55.7 درصد از جمعیت کارگران مهاجر مرد
و زنان 44.3 درصد را تشکیل می دهند. در سال 2020، این توزیع 51.9٪ بود. در مقابل 48.0 درصد یا 146 میلیون
مرد مهاجر و 135 میلیون زن مهاجر. سهم مهاجران زن از سال 2000 کاهش یافته است، در حالی که سهم
مهاجران مرد 1.4 درصد افزایش یافته است. اکثر مهاجران بین المللی (حدود 78٪) در سن کار (15-64) بودند.
چه گروه سنی به خارج از کشور مهاجرت می کنند؟
تمامی شواهد و مدارك حاكی از آن است كه اغلـب مهاجرین مـرد، مجـرد، جـوان، تحصیلکـردە دانشـگاهی، ماهـر
و متخصـص و ســاکن در شــهرهای بــزرگ و بخشا از شهرهای کوچک هســتند. در ایران بیش از ۲۰ درصد از
ایرانیان پیگیر شرایط مهاجرت به یکی از  کشورهای خارجی هستند. همچنین اغلب افراد علاقه‌مند به مهاجرت نیز
معمولا سنی بین ۲۵ تا ۴۰ سال دارند. البته همه این ۲۰ درصد در نهایت امکان مهاجرت به کشور دلخواه خود را
پیدا نمی‌کنند و فقط چند درصد از آن‌ها می‌توانند از راه‌های قانونی همچون تحصیل یا سرمایه‌گذاری، اقامت
کشور مورد نظر خود را به دست آورند.

قشرهای مختلفی در ایران علاقه‌مند به مهاجرت اند برای مثال مهاجرت تحصیلی در میان قشر دانشجو بسیار زیاد
است. در گذشته زنان بیشتر از طریق مهاجرت خانوادگی یا ازدواج به کشور دیگری می‌رفتند اما در دهه های اخیر
مهاجرت زنان تحصیلکرده یا با مهارت خاص به صورت مستقل افزایش یافته است و زنان نیز همانند مردان برای
فرصت‌های جدید و زندگی بهتر کشور خود را ترک می‌کنند. طبق آمارها جمعیت تحصیلکرده زنان کشور خیلی
بیشتر از مردان است و نیز وجود تبعیضات، محدودیت ها و سرکوب های سیستماتیک و ساختاری علیه زنان در
عرصه های مختلف جامعه باعث شده که جمعیت بالقوه مهاجرین تحصیل کرده کشور بیشتر از میان زنان باشد. در
واقع نابرابری جنسیتی عامل بسیار قدرتمندی است که تمایل به مهاجرت را در زنان تشدید می‌کند. وقتی که
انتظارات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان برآورده نمی‌شود، مهاجرت گزینه‌ آنها می شود.

آمارها می گویند که تمایـل بـه مهاجـرت درمیـان اقلیت هـای دینـی و قومـی نیز در ایران افزایش یافته است. بعد از
آن می‌توان به مهاجرت قشر سرمایه‌گذار و تاجران ایرانی اشاره کرد. خیلی از جوانان نیز به دنبال یافتن شغل
مناسب و کسب درآمد بالا به فکر مهاجرت هستند. چرا که در شرایط کنونی هر شخصی می‌تواند متناسب با
توانایی‌ها و تخصص کاری خود اقدام به اخذ اقامت کند. طبق مطالعه صندوق بین المللی پول که در سال 2009
منتشر شد، کشوری که بیشترین فرار مغزها را در جهان تجربه می کند، جمهوری اسلامی ایران است. اثرات
اقتصادی این خروج تا به امروز هنوز مشخص نشده است.
کشورهایی که ایرانی ها در آنجا زندگی می کنند
بر اساس آمار سازمان ملل متحد، در چهار کشور آلمان، سوئد، هلند و فرانسه در اتحادیه اروپا بیشترین تعداد
مهاجرین متولد ایران زندگی می کنند. بر اساس این آمار در سال 2020 ،کشور آلمان با 152 هزار و 590 مهاجر
متولد ایران در جایگاه اول قرار دارد و پس از آن کشورهای سوئد با 79 هزار و 363 نفر، هلند با 34 هزار و 809 نفر و
فرانسه با 26 هزار و 69 نفر به ترتیب در جایگاه‌های بعدی‌ قرار دارند. در ضمن در سال 2020 بیشترین درخواست
ویزای ثبت‌شده و همچنین تعداد ویزای شنگن صادر شده برای ایرانیان در اروپا، متعلق به کشورهای آلمان،
فرانسه و ایتالیا بوده است. لذا کشور آلمان اولین مقصد ایرانی‌ها برای مهاجرت به اروپاست. انگستان دومین
مقصد مهاجرت ایرانی‌ها در خارج از اتحادیه اروپاست و در حال حاضر حدود 83 هزار و 531 نفر ایرانی در این کشور
زندگی می‌کنند. استرالیا یکی دیگر از مقصدهای اصلی مهاجرت ایرانی‌ها در همه انواع مهاجرت از جمله مهاجرت
کاری بوده و تعداد کل جمعیت ایرانی‌ها در استرالیا در این سال‌ها روندی صعودی داشته است.
قدرت گذرنامه ایران در شاخص های جهانی
به گزارش سایت رادیو فردا، ایران در جدول شاخص اعتبار گذرنامه کشورهای جهان که نهاد پژوهشی «پاسپورت
ایندکس هنلی» روز سه‌شنبه ۲۱ دی‌ منتشر کرد، از آخر در جایگاه ۱۶ قرار گرفت و با کشور جمهوری دموکراتیک
کنگو هم‌رده است. ایران پارسال در رده‌بندی این نهاد پژوهشی از آخر در رده ۱۳ بود و علت بالاتر رفتن سه
پله‌ای جایگاه آن فقط ناشی از این نکته است که سودان، سری‌لانکا و لبنان که پارسال با ایران در یک رده بودند،
امسال یک پله سقوط کرده‌اند. بر اساس این گزارش که وضعیت اعتبار گذرنامه‌های ۱۹۹ کشور را بررسی کرده
است، شهروندان ایرانی بدون اخذ روادید فقط مجاز به سفر به ۴۲ کشور هستند که البته برای ۲۹ کشور در مبادی
ورودی روادید صادر می‌شود. تنها ۱۳ کشور از شهروندان ایرانی برای ورود روادید نمی‌خواهند. امکان سفر بدون
روادید ایرانی‌ها به ۴۲ کشور در حالی است که یک سوم از مردم کشورهای جهان امکان سفر بدون نیاز به روادید
به حداقل ۱۵۰ کشور دیگر را دارند.
اما از مجمـوع 199 کشـور مـورد بررسـی در ایـن شـاخص، قـدرت گذرنامـه 183 کشـور جهـان، بالاتـر از قـدرت
گذرنامـه ایـران اسـت؛ به‌عبـارت دیگر شـهروندان 183 کشـور جهـان، به تعداد کشـورهای بیشـتری نسـبت بـه
ایـران بدون نیـاز بـه ویـزا می‌توانند مسافرت کنند. درحال حاضر با گذرنامه ایرانی می‌توان به جمهوری آذربایجان،
قطر، لبنان، ترکیه، ارمنستان، گرجستان، عمان، سوریه، سریلانکا، مالدیو، ماکائو، کامبوج، مالزی، نپال، تیمور
شرقی یا لسته از مستعمره‌های اندونزی، اکوادور، بولیوی، ونزوئلا، جزایر کوک، میکرونزی، نیووی، جزایر پالائو،
ساموآ، تووالو، دومینیکا، هاییتی، جزایر کیپ‌ورد، جزایر کومورس، گینه بیسائو، کنیا، ماداگاسکار، موریتانی،
موزامبیک، روآندا، سنگال، سیشل، سیرالئون، سومالی، تانزانیا، توگو، اوگاندا و زیمبابوه بدون روادید و یا از طریق
ویزای فرودگاهی سفر کرد. هرچند بسیاری از این کشورها مقصد سفر ایرانی‌ها نبوده و پرواز مستقیم به آن‌ها
وجود ندارد و امکان دسترسی نیز بسیار محدود و سخت بوده است.
پناهندگان و پناهجویان
در پایان سال 2020، 26.4 میلیون پناهنده در سراسر جهان وجود داشت که از این تعداد 20.7 میلیون نفر تحت
حمایت UNHCR بودند و 5.7 میلیون نفر در آژانس امداد و کار سازمان ملل برای پناهندگان ثبت شده اند. در حدود
4.1 میلیون نفر درخواست حمایت بین المللی کردند و منتظر تعیین وضعیت پناهندگی شان بودند. به این افراد
«پناهجو» می گویند. در سال 2020، 1.1 میلیون درخواست پناهندگی وجود داشت و این آمار در سراسر جهان ثبت
شده است که 45 درصدی کاهش نسبت به جمعیت 2 میلیونی متقاضیان پناهندگی در سال 2020 است. این
کاهش پیامد مستقیم محدودیت های اعمال شده برای سفر برای مبارزه علیه کویدا 19 بوده است.

افزایش حجم گرایش به رفتن از ایران در میان اقشار مختلف جامعه
سیستم آموزش عالی دانشجویانی را آموزش داده است که در سیستم اقتصادی ایران جایی برای استخدام آنها
وجود ندارد و همین یکی از دلایل مهاجرت است. عواملی دیگر مانند فقر، بیکاری، تورم، خشکسالی، آلودگی هوا،
کاهش شدید ارزش پول، تحریم‌های بین‌المللی، آینده ناروشن و نامطمئن اقتصادی و اجتماعی، نا امنی
سیاسی، عدم ثبات سیاسی، انواع تبعیضات، عدم آزادی سیاسی، نارضایتی از عملکرد نهادهای حکومتی، وجود
دیکتاتوری و انواع دیگر محدودیت ها از دیگر دلایل مهاجرت کارگران ماهر و جوان با تحصیلات عالی می باشد. طبق
گزارش‌ها، در سال 2020، 900 مدرس دانشگاه کشور را ترک کردند. بنا به اسناد سازمان ملل متحد ایالات متحده
مقصدی مناسب برای ایرانیان تحصیل‌کرده است که از سال 2019 میزبان کمی بیش از 30 درصد از کل ایرانیان
خارج از کشور است.
خروج تحصیل‌کرده‌های ایرانی هزینه‌های اقتصادی جدی برای کشور دارد. در سال 2014، رضا فرجی‌دانا، وزیر
علوم وقت، تخمین زد که تخلیه استعدادها به ضرر سالانه 150 میلیارد دلاری تبدیل شده است؛ اگرچه ممکن است
این رقم در سطح بالایی باشد. برآورد اخیر بانک جهانی هزینه را 50 میلیارد دلار در سال نشان می‌دهد. این رقم
چندین برابر ارزش صادرات اخیر نفت ایران است که در سال 2019 کمتر از 20 میلیارد دلار بوده است. ایرانیان خارج
از کشور تحصیلات خوبی دارند و درآمد بالایی دارند. نزدیک به 60 درصد از ایرانیان مهاجر در ایالات متحده تا سال
2019 حداقل دارای مدرک لیسانس بوده و بیش از 30 درصد دارای مدرک تحصیلات تکمیلی یا حرفه‌ای هستند.
متوسط درآمد خانوار مهاجران ایرانی در سال 2019 نزدیک به 79 هزار دلار بود که به طور درخور‌توجهی بیشتر از
ساکنان متولد آمریکا (66 هزار دلار) و مهاجران در کل (نزدیک به 64 هزار دلار) بود. اداره فدرال مهاجرت و پناهندگان
آلمان در گزارش اخیر خود اعلام کرده است که بیش از 47 درصد از پناه‌جویان ایرانی مقیم آلمان در سال 2018
دارای مدرک دانشگاهی بوده‌اند.
جابحایی آوارگان داخلی به دلیل بلایای طبیعی و درگیری و خشونت
در 59 کشور و منطقه جهان بلایای طبیعی و درگیری یا خشونت وجود داشته است و این آمار بالایی است. تعداد
کل افراد آواره داخلی به دلیل درگیری یا خشونت از سال 2000 تقریبا دو برابر شده است و از سال 2010 به شدت
افزایش یافته است. تا 31 دسامبر 2020، تعداد کل آوارگان داخلی 48 میلیون نفر برآورد شده است. بلایای طبیعی
سالانه بیشتر از درگیری یا خشونت باعث جابجایی های اجباری جدید انسان ها می شود که با تلفات سنگین
پیش‌بینی نشده ارتباط نزدیکی دارد. حتی بسیاری از کشورهای دیگر تحت تاثیر جابجایی بلایای طبیعی مانند
شرایط آب و هوایی، با طوفان و سیل قرار گرفته اند. در سال 2020، جمعیت جهانی آوارگان بلایای طبیعی در 104
کشور و منطقه در حدود 7 میلیون نفر بود. در سراسر جهان، و تا سال 2030 تخمین زده می شود که دو سوم از
فقیرترین مردم جهان در سیاره زمین می تواند در جوامعی زندگی کند که در معرض سطوح بالای ناامنی، درگیری و
خشونت قرار دارند
سخن پایانی در این نوشته
امروزه مهاجرت ها از هر نوعش تنها با انگیزه زیستی و بیولوژیکی انجام نمی شوند بلکه مهاجرت در جهان کنونی
پدیدهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. دلایل زیادی برای مهاجرت ایرانیان وجود دارد. معمولا
مهاجران برای بهبود زندگی خود و آزاد زیستن به کشور دیگری می روند. مهم نیست که دلایل مهاجرت چیست.!
در واقع مهاجرت سیمایی جدید و آزاد از زندگی و فرصت های رشد بیشتری را نسبت به آنچه در کشور خود در
اختیار داشتند پیش روی مهاجران قرار می دهد. البته موفقیت در یک کشور جدید همیشه تضمین شده نیست اما
بسیاری از مهاجران مصمم اند برای آینده ای بهتر در فضایی آزاد و صلح آمیز برای خود و خانواده شان ریسک کنند.
میل به مهاجرت ارتباط مستقیم با مزایای آن و بستر جامعه کنونی فرد مهاجر دارد.
روشن است بدون وجود آزادی، داشتن حق انتخاب، رفع هر گونه تبعیض، از بین بردن انواع محدودیت ها و بهبود
كیفیت زندگی، کار و حکومت رانی نمی توان امید چندانی برای حفظ ســرمایه های انسانی در كشور داشت.
تشــدید مشکلات در شرایط کنونی و افزایش سرکوب و گسترش بحران های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و
سیاسی می تواند جامعــه ایران را وارد مرحله غیرقابل کنترل تری در مهاجرت کند. اگرچه ریشه های مهاجرت
ایرانیان را می بایست در حوزه های مختلف و اقشار و طبقات اجتماعی گوناگون و در عوامل مختلفی جستجو كرد
اما مشكلات و نارضایتی های اقتصادی و اجتماعی به خصوص در طی 43 سال گذشته، اصلی ترین عامــل افزایش
میل به مهاجرت ایرانیان در گروه های اجتماعی مختلف بوده است. به عبارت دیگر تشدید میل و تصمیم به مهاجرت
در میان اقشار مختلف اعم از كارگران، ورزشكاران، پزشكان، اساتید دانشگاه، فارغ التحصیل کرده ها و دیگران،
جملگی بیانگر این واقعیت هستند كه با وجود یک حکومت دیکتاتوری در کشور، شرایط برای حفظ و بکارگیری
سرمایه های انسانی دچار مشکلات اساسی اســت و آن را می بایست زنگ خطری برای حال و آینده كشور
دانست.
منابع
*گزارش جهانی مهاجرت در سال ۲۰۲۲
https://worldmigrationreport.iom.int/wmr-2022-interactive/
https://publications.iom.int/books/world-migration-report-2022

http://baztabschool.ir/archive/2704
https://worldmigrationreport.iom.int/wmr-2022-interactive/?lang=FR
*از سایت های رادیو فردا، ایسنا و ...
*عکس ها از گوگل

اشتراک در شبکه های اجتماعی