دوازده - تراژدی فرار مغزها از یک طرف و پتانسیل مهاجرت معکوس برای تولید تکنولوژی پس از گذار از جمهوری اسلامی /دکتر کوروش پارسا

 

تراژدی فرار مغزها از یک طرف و پتانسیل مهاجرت معکوس برای تولید تکنولوژی پس از گذار از جمهوری اسلامی /دکتر کوروش پارسا

خلاصه و چکیده مقاله:
این مقاله نخست نگاهی به آمار متناقض مربوط به مهاجرت ایرانیان و همچنین مهاجرت نخبگان دارد. در بخش سوم تعریفی از اقتصاد دانش‌بنیان با رجوع به منابع داده می‌شود که فاجعه‌ی فرار مغزها در کانتکست جمهوری اسلامی بیشتر نشان داده شود و از طرف دیگر ظرفیت و ارزشی که با کسب تجربه‌ی علمی و تکنولوژیک و مدیریت دمکراتیک به‌خصوص در غرب انباشته می‌شود، نتیجه‌گیری ضمنی شود.

در بخش چهارم رابطه‌ی توسعه و تولید تکنولوژی و همچنین رابطه‌ی نهادهای فراگیر اقتصادی و سیاسی و توان تولید تکنولوژی با تکیه بر کار دیگران تبیین می‌شود.

در بخش پنج ظرفیت علمی و تکنولوژیک ‌‌مدیریتی ایرانیان خارج از کشور بررسی می‌شود. در بخش نتیجه‌گیری جایگاه تولید تکنولوژی در توسعه‌ی دمکراتیک پایدار در شرایط مشخص ایران و ‌پس از گذار دوباره بیان می‌شود.

بخش اول: مهاجرین ایرانیان خارج از کشور
منبع پنج نزدیک ۲ میلیون مهاجر ایرانی را قابل استناد می‌داند و آمار شورای عالی ایرانیان را که ۴.۴ میلیون است ذکر می‌کند.

«بر پایه‌ی محتوای این سالنامه که از سوی رصدخانه‌ی مهاجرت ایران تدوین و از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایران منتشر شده، جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا بر پایه‌ی داده‌های منابع بین‌المللی در سال ۱۹۹۰ میلادی، بالغ بر ۸۲۰ هزار نفر بوده است که این رقم تا سال ۲۰۲۰ و طی 30 سال سال ۲.۲ برابر شده است»(5)

منبع (۶) این میزان را ۷ میلیون ذکر می‌کند؛ «براساس برآورد مجید حلاج‌زاده، دبیرکل شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور درسال ۱۳۹۷، حدود ۷ میلیون ایرانی در خارج از کشور با سرمایه‌ی حدوداً ۲۴ هزار میلیارد زندگی می‌کنند.[۱۸] » در این منبع نیز تعادل مهاجرین به کشورهای مختلف داده شده است.

در منبع ۱۰ «بر اساس آمار وزارت خارجه جمهوری اسلامی، جمعیت ایرانیان ساکن خارج از کشور شش میلیون نفر برآورد می‌شود.»

بخش دوم: نسبت و ‌تعداد مهاجرین فنی و کارشناس:
منبع (۷) در سطح ابتدایی به این سوال پاسخ می‌دهد: «گزارش تازه منتشر شده به سرشماری سال 2019 ایالات متحده می‌پردازد که می‌گوید مدرک حدود 59 درصد از ایرانی‌هایی که بالای 25 سال سن دارند لیسانس یا بالاتر از آن بوده است. در حالی که این این رقم برای افرادی که متولد آمریکا هستند 33 درصد بوده. این عدد برای کل مهاجران به آمریکا ۲۶ درصد است.» این نقل قول نقشه‌ی کلی رانشان می‌دهد. در منبع (۳) نشان داده شده که گرایش به مهاجرت بین تحصیل‌کردگان دانشگاهی در ایران بسیار بیشتر است. مهاجرت مغزها و نخبگان یک مشکل عمده‌ی اجتماعی است که به هر حال در همه‌ی بحث‌های بحران -محور در ایران دیده می‌شود و موضوعی سری نیست. در این بخش‌های اولیه سعی به مستندتر و آماری‌تر کردن این پدیده برای موضوع این مقاله داریم.

منبع ۸ علمی تر به موضوع می‌پردازد. فیگور ۲ با اینکه به سال ۲۰۰۰ تعلق دارد ۲۵ درصد سطح ایسانس و ۲۶ درصد بالاتر از لیسانس را نشان می‌دهد،

منبع ۹ بر روی فرار مغزها به‌طور متناقضی متمرکز می‌شود. در بخش آخرین آمار تا حدی با این‌ موضوع تماس برقرار می‌کند، ولی پایه‌ای قوی برای تخمین تعداد کارشناسان مهاجر را نمی‌دهد.

در منبع ۱۰، آخرین آمار در ارتباط با مهاجرت پزشکان داده می‌شود که نظام درمان کشور را دچار مشکل خواهد کرد:

«مهاجرت ۱۶ هزار پزشک در چهار سال گذشته»، «۱۶۰ جراح قاب در سال گذشته»، «بنا به اعلام قبلی وزارت بهداشت، ایران با کمبود «حدود ۱۸ هزار پزشک عمومی» مواجه است».

اخیراً «رصدخانه‌ی مهاجرت ‌ایران» نیز با انتشار گزارشی اعلام کرده بود که ۷۳ درصد پزشکان و پرستاران ایرانی و نزدیک به ۶۰درصد استادان دانشگاه و دانشجویان ایرانی تمایل به مهاجرت دارند.

بر اساس این گزارش ۵۹ درصد دانشجویان و ۶۹ درصد استادان و محققان ایرانی به‌دلیل «مسائل اقتصادی» به دنبال مهاجرت از ایران هستند.

همچنین احسان قاضی‌زاده، نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی آذرماه سال گذشته اعلام کرد، علاوه بر پزشکان، در سه سال گذشته، حدود سیصدهزار نفر از جمعیت دانشگاهی ایران که مدارک کارشناسی ارشد و دکترا داشته‌اند، ایران را ترک کردند.

آخرین آمار  و روندها
منبع سوم آخرین آمارسنجی(۳)  داخل کشور توسط استیتیس را نشان می‌دهد. یک سوم ایرانیان در حال حاضر اگر می‌توانستند از ایران خارج می‌شند و این نسبت بین جوانان نزدیک ۵۰ درصد است. دلایل اصلی معیشتی (۵۷ درصد)، آزادی‌های سیاسی (۲۶ درصد)، زندگی بهتر (۲۵ درصد) ذکر می‌شود.

طبق این نظرسنجی، جوانان  ایرانی ناامید از آینده و ناراضی از دخالت حکومت در سبک زندگی خود هستند.

«از جمله سئوال‌های مطرح شده، نظر موافق یا مخالف پاسخ‌دهندگان به این گزینه است: «جوان‌ها، آینده‌ی‌ موفقیت‌آمیزی در کشور برای خودشان نمی‌بینند.». مطابق نتایج نظرسنجی، ۷۷ درصد با این گزینه موافق هستند و تنها ۲۰ درصد مخالفت خودشان را ابراز می‌کنند.

سئوال: تا چه اندازه با این جمله موافق یا مخالف هستید؟ – جوان‌ها، آینده‌ موفقیت‌آمیزی در کشور برای خودشان نمی‌بینند.

حدود ۵۳ درصد از پاسخ‌دهندگان به این نظرسنجی اعتقاد دارند که «مسئولین آزادی جوان‌ها را با دخالت در زندگی خصوصی‌ آنهامحدود می‌کنند». این رقم برای افراد در گروه سنی بین ۱۸ تا ۲۹ سال، ۱۱ درصد بیشتر، و برابر با ۶۴ درصد است.»(3)

بخش سوم: اقتصاد دانش‌بنیان
اقتصاد دنیا بیشتر به طرف اقتصاد دانش‌بنیان می‌رود و در این اقتصادها نقش نیروی انسانی ماهر و کارشناس مهم و‌ اساسی است. برای درک اهمیت موضوع چند نقل قول از یکی ‌از مراجع می‌آورم: (4)

«اقتصاد دانش‌بنیان (Knowledge-based economy) به‌کارگیری دانش برای ایجاد کالاها و خدمات است. به‌طور ویژه، به‌بخش بالایی از کارگران ماهر در اقتصاد یک محل، کشور یا جهان اشاره دارد و این ایده که بیشتر مشاغل نیاز به مهارت‌های تخصصی دارد. به‌طور ویژه، سرمایه‌ی اصلی کارگران، دانش است و بسیاری از مشاغل کارگرانی دارای دانشی برای به دست آوردن اطلاعات و ساختن ایده‌های جدید نیاز دارند. این برخلاف اقتصاد کشاورزی (جایی که فعالیت اصلی کشاورزی معیشتی است که نیاز اصلی آن کار دستی است) یا یک اقتصاد صنعتی (که تولید انبوه دارد اما در جایی که بیشتر مشاغل نسبتاً غیر ماهر هستند). اقتصاد دانش‌بنیان بر اهمیت مهارت در یک اقتصاد خدماتی تأکید دارد. مرحله‌ی سوم توسعه‌ی اقتصادی که به آن اقتصاد پسا صنعتی نیز گفته می‌شود. این اصطلاحات مربوط به اقتصاد اطلاعاتی است که بر اهمیت اطلاعات به‌عنوان سرمایه‌ی غیر فیزیکی و اقتصاد دیجیتال تأکید می‌کند، که تأکید بر میزان تسهیل فناوری اطلاعات تجارت است.»

البته ناگفته پیداست که تحقیق و توسعه‌ی دائم در بخش تولیدی انواع کالاها و حتی در اقتصاد دیجیتال مهم و اساسی است. وجود اینترنت بُعد دیگری را در اقتصاد به وجود آورده است، اما نکته‌ی محوری استفاده‌ی دائم از دانش و علم کاربردی در تولید کالا و‌استفاده از تکنولوژی اطلاعات در بخش خدمات است. در اقتصاد تولید محور نقش تحقیق ‌‌و توسعه‌ی کاربردی برای بهینه کردن کالاها محوری است و این نیز بدون نیروی انسانی متخصص امکان‌پذیر نیست.

بخش چهارم: رابطه‌ی توسعه و تولید تکنولوژی
 
بحث ‌این بخش را با دو ‌نقل قول ‌شر‌وع می‌کنیم که به موضوع این مقاله ربط دارد:

«دو خوانش متفاوت سازمان ملل از گفتمان «حکمرانی خوب»،  الف -خوانشی که ارگان‌های وابسته به توسعه‌ی سازمان ملل از حکمرانی خوب دارند، خوانش سیاست‌ورزانه – دموکراتیک است که گذار به دمکراسی یعنی تحول دموکراتیک در آن جای دارد. به عبارت دیگرحکمرانی خوب، یک حکمرانی دموکراتیک است. ب- خوانش مسلط، اما خوانش سیاست‌گذارانه- تکنوکراتیک است که  توسط نهادهای مالی و پولی بین‌المللی توسعه‌ای در راس آنها بانک جهانی از حکمرانی خوب دارند. اجرای این خوانش در عمل باعث تحکیم هژمونی الگوی توسعه‌ی نئولیبرالی شده است.»(1)

«سازمان ملل نقشه‌ی راهی برای دستیابی به اهداف هفده‌گانه‌ی توسعه‌ی پایدار در عمل ندارد و در این شرایط خلا است که شکاف شمال و جنوب روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود و یکی از مهمترین علت بروز و استمرار شکاف شمال – جنوب، انحصار فناوری و تکنولوژی های پیشرفته توسط کشورهای شمال است.»

در منبع دوم دارون اعجم اوغلو محقق ترک بحث می‌کند که «توسعه‌ی پایدار نهادهای اقتصادی و سیاسی فراگیر را نیاز دارد. در این کانتکست خلاقیت و نوآوری شکوفا می‌شود.»

وی می‌گوید:«برای رشد اقتصادی پایدار نیاز به خلاقیت، نوآوری و رشد تکنولوژیک است و همه‌ی این‌ها در کانتکست نهادهای اقتصادی فراگیر ممکن است» و نهادهای اقتصادی فراگیر در محیط سیاسی فراگیر و توزیع قدرت سالم و برابر امکان‌پذیر است.

نویسنده در رابطه با رابطه‌ی تولید تکنولوژی و توسعه‌ی دمکراتیک پایدار به این دو مرجع متکی می‌شود. این دو ‌منبع اهمیت تولید تکنولوژی را در فرایند توسعه نشان می‌دهند. درازمدت بودن رشد اقتصادی، بهره تولید تکنولوژی دائم است و از طرف دیگر تولید تکنولوژی در یک اقتصاد فراگیر و محیط سیاسی فراگیر امکان‌پذیرتر است. روشن است که نظامی مانند جمهوری اسلامی در زمینه‌ی تکنولوژی هسته‌ای، نظامی، پهبادی و موشکی کمی پیشرفت داشته است ولی در اقتصادی حکومتی، رانتی و فاسد جمهوری اسلامی، تولید آخرین اولویت است و منافع سرمایه مالی و تجاری حرف اول را می‌زند.

نمونه‌ای که استثنا است نمونه‌ی چین است که باید در مورد آن بحث دقیق کرد که چگونه بدون دموکراسی، توسعه‌ی اقتصادی و تکنولوژی درآن امکان‌پذیر است. در نمونه‌ی کره‌ی جنوبی می‌توان دید که بعد از فاز اولیه‌ی رشد اقتصادی بدون محیط سیاسی باز، وارد فاز فضای سیاسی باز شد و در این فاز است که به یک تولیدکننده‌ی تکنولوژی نیز مبدل می‌شود.

بخش پنجم: ظرفیت تکنولوژیک و علمی‌ ایرانیان خارح از کشور
اگر تعداد نیروی انسانی متخصص ایرانی مهاجر را حداقل ۲۵ درصد مهاجرین فرض کنیم، به تعداد قابل توجهی می‌رسیم. تعداد محققین ایرانی نیز که مدرک دکترای فنی یا غیر فنی دارند نیز به همین نسبت بسیار زیاد است. به عبارت دیگر در بیشتر زمینه‌های تکنولوژیک یا همه‌ی زمینه‌ها ایرانیان با تجربه در زمینه‌ی تولید تکنولوژی و همچنین استراتژی تولید در هر بخشی حضور دارند. این نیرو در یک سیستم دمکراتیک قابل بهره‌برداری است، البته در شرایطی که فضای مناسب برای مهاجرت معکوس فراهم شده است.



اتفاقی که افتاده است این است که بخشی از نیروی انسانی فنی و علمی ایران در بستر این مهاجرت دردناک با آخرین تکنولوژی‌ تولید تکنولوژی در سطوح مختلف آشنا شده است و ‌در آن مشارکت کرده است و ‌در نتیجه تجربه گران‌قدری را کسب کرده است. در صورت تغییرشرایط سیاسی در ایران و امکان مهاجرت معکوس و یا همکاری نزدیک تکنولوژیک و مدیریتی ایرانیان خارج از کشور در یک اقتصاد فراگیر و محیط سیاسی فراگیر با توزیع قدرت برابر، زمینه‌ی جهش اقتصاد ایران با فرض تضعیف جدی فساد ساختاری و تغییر ساختاراقتصاد کشور فراهم می‌شود. این ظرفیت علمی تکنولوژیک  قابل توجه که در خارج از کشور و‌ در بستر مشارکت در تولید تکنولوژی در تکنولوژی بالا و میانه، امکان رقابت جدی تکنولوژیک در برخی زمینه‌ها به وجود خواهد آورد. طبعاً نهادهای لازم می‌بایست در زمینه‌ی استراتژی تحقیق و توسعه‌ی کشور نیز مکمل کار بخش خصوصی و دانشگاهی کشور برای بردن کشور به یک اقتصاد دانش‌بنیان که ‌توان بومی‌سازی و بهینه کردن تکنولوژی را داشته باشد که بتواند در اقتصاد جهانی رقابت جدی کند و از یک اقتصاد متکی به صادرات مواد خام و خام‌فروشی به اقتصاد صادراتی تولیدمحور گذار کند.

نتیجه گیری
نویسنده بر آن است که یک پارامتر مغفول در بحث آینده‌ی ایران، گذار به اقتصاد دانش‌بنیان با تکیه با ظرفیت انباشته‌ی علمی و تکنولوژیک در دنیای غرب توسط ایرانیان مهاجر نخبه است. توسعه‌ی دمکراتیک‌ برای ایران با تولید تکنولوژی می‌تواند یک رشد اقتصادی دراز مدت را به ارمغان بیاورد. ضمن اینکه ثبات درازمدت و‌ میان‌مدت با وجه دمکراتیک آن نیز تامین می‌شود. اگر قرن گذشته به طور عمده قرن توسعه‌ی ناموزون آمرانه در دوران دو پهلوی  و‌ توسعه‌ی امنیتی-دفاعی دوران حکومت اسلامی بوده‌است، توسعه‌ی دمکراتیک پایدار ضرورت جبران عقب‌ماندگی‌ها در قرن جدید می‌باشد. جدا از وجه دمکراتیک و وجه پایدار توسعه‌ی مهاجرت معکوس پس از گذار از جمهوری اسلامی، ایرانیان خارج کشور می‌توانند بردار تولید تکنولوژی را به توسعه‌ی دمکراتیک پایدار اضافه کنند. برداری که دیگر در کانتکست توسعه‌ی آمرانه احتمالاً به یک فاکتور اساسی تبدیل نمی‌شود. فضای باز و نسبتاً دمکراتیک سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ در ایران، شکوفایی فرهنگی و اجتماعی جامعه را دامن زد. در صورت گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی و جمهوری دوران شکوفایی و پیشرفت تکنولوژیک ایران هم به‌خصوص با مهاجرت معکوس به وجود می‌آید. با این توجیه و بحث شاید غم شدید مهاجرت مغزها از جمهوری اسلامی ضد تخصص، به یک پتانسیل برای آینده ایران تبدیل شده است. ایرانیان خارج از کشور می‌توانند مکمل شایسته‌ی ایرانیان درون‌مرز برای رشد همه‌جانبه‌ی ایران باز و دمکراتیک آینده  باشند.

منابع:

احمد هاشمی /https://www.akhbar-rooz.com/142270/1400/11/29/

دارون اعجم اوغلو   https://www.youtube.com/watch?v=V10mxsUWzbk

آخرین آمار از دلایل مهاجرت از ایران   // https://surveycenter.io/fa/2022/08/16/5-in-10-iranian-youth-want-to-leave-the-country/

اقتصاد دانش بنیاد// https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF_%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86

آمار مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور  //https://per.euronews.com/2022/01/05/how-many-iranians-emigrated-which-countries-most-them-live

آمار از پیکی پیدیا // https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D9%85%D9%82%DB%8C%D9%85_%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC

سطح تحصیلات ایرانیان ساکن امریکا   // https://www.fardayeeghtesad.com/amp/2682/

آمار سال ۲۰۰۰ سطح تحصیلات  // https://files.eric.ed.gov/fulltext/EJ847392.pdf

فرار مغزها // https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1_%D9%85%D8%BA%D8%B2%D9%87%D8%A7_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

مهاجرت پزشکان   // https://www.radiofarda.com/a/32028343.html


اشتراک در شبکه های اجتماعی